فهرست مطالب

پرستاری و مامایی - پیاپی 9 (بهار 1387)

فصلنامه پرستاری و مامایی
پیاپی 9 (بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/03/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • شهلا همت زاده، صدیقه صادقی خامنه، منیژه سیاح ملی، محمد زکریا پزشکی، سولماز اثنی عشری، دکترعباس دل آذر صفحه 4
    مقدمه
    تهوع و استفراغ از شکایت های شایع دوران بارداری هستند که بطور معمول در سه ماهه اول و اوایل سه ماهه دوم رخ می دهند و داروهای گیاهی و شیمیایی متعددی در درمان آن بکار می روند، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر و عوارض جانبی زنجبیل در درمان تهوع و استفراغ بارداری انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه، بر روی زنان باردار دارای حاملگی تکی زیر 20 هفته با علایم تهوع و استفراغ حاملگی صورت پذیرفت. در طی یک دوره 3 ماهه، با روش در دسترس30 زن باردار واجد شرایط با اخذ رضایت نامه کتبی وارد تحقیق شدند و با روش یکسوکور روزانه 1 گرم پودر ریزوم زنجبیل در 4 دوز منقسم بصورت کپسول داده شد. نتایج بر حسب شدت تهوع بر اساس مقیاس نمره دهی و همچنین تعداد دفعات استفراغ در 24 ساعت قبل از درمان و طی دوره 4 روزه درمان ثبت گردیدند عوارض جانبی نیز در برگ آخر پرسشنامه طبق اظهار نظر خود مادر ثبت شد.
    یافته ها
    از نظر سن مادر، تعداد حاملگی و زایمان، سن حاملگی و میزان تحصیلات و شغل بین شرکت کنندگان تفاوت معنی دار وجود نداشت. نتایج حاکی از آنست که اختلاف میانگین شدت تهوع و دفعات استفراغ پس از مصرف دارو نسبت به قبل از درمان معنی دار است (01/ 0> P) طبق معیار لیکرت90 درصد افراد اظهار بهبودی در وضعیت تهوع و استفراغ داشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    زنجبیل بر بهبود شدت تهوع و دفعات استفراغ بطور معنی داری موثر است و عوارض جانبی خاصی پس از مصرف آن دیده نمی شود.
    کلیدواژگان: تهوع، استفراغ، زنجبیل، حاملگی
  • مهدی حیدرزاده، اکرم قهرمانیان، علی حقیقت، الناز یوسفی صفحه 10
    مقدمه
    سکته مغزی و یکی از علل مهم منجر به مرگ می باشد بطوری که تخمین زده می شود سکته مغزی سومین علت منجر به مرگ بعد از بیماری های قلبی و سرطان می باشد. همین طور سکته مغزی یکی از علل منجر به ناتوانی در بزرگسالان می باشد. با وجود درمان های حمایتی و بازتوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی با مشکلات متعدد جسمی، حسی ادراکی، ذهنی، روانی و اجتماعی مواجه می شوند، که این امر منجر به کاهش کیفیت زندگی در این بیماران می شود. مطالعات اندکی در مورد کیفیت زندگی بیماران سکته مغزی در کشورهای آسیایی بویژه ایران انجام شده است، لذا در این مطالعه قصد بر آن است تا ضمن تعیین کیفیت زندگی بیماران سکته مغزی ابعاد مختلف آن نیز سنجیده شود.
    مواد و روش ها
    بدین منظور کلیه بیماران واجد شرایط مبتلا به سکته مغزی مراجعه کننده به کلینیک های فیزیوتراپی شهر مراغه (106 نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و داده ها با پرسشنامه تلفیقی و تعدیل شده مشتمل بر دو بخش فردی- اجتماعی وکیفیت زندگی و با روش مصاحبه جمع آوری گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد کیفیت زندگی در 8/70 درصد بیماران مطلوب می باشد. در زیر شاخه های کیفیت زندگی بعد اجتماعی در 2/97 درصد بیماران مطلوب بود در حالیکه ابعاد روانی (50%) و جسمی (8/36%) در تعداد قابل توجهی از بیماران نامطلوب بودند. همینطور از میان متغیرهای مختلف سن و وضعیت تحصیلی از نظر آماری دارای ارتباط معنی دار با کیفیت زندگی می باشند در حالیکه سایر متغیرها از نظر آماری ارتباط معنی دار با کیفیت زندگی ندارند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به اینکه حدود نیمی از بیماران در بعد روانی و یک سوم آنها در بعد جسمی دارای کیفیت زندگی نامطلوب می باشند، توصیه می شود، مسؤولین ترتیبی اتخاذ نمایند تا موجب تقویت مسایل جسمی و روانی در این عزیزان شوند و بدین طریق موجبات بهبود کیفیت زندگی آنها شوند.
    کلیدواژگان: سلامت، سکته مغزی، کیفیت زندگی
  • عزیزه فرشباف خلیلی، مهناز شهنازی، سعید نظری صفحه 18
    مقدمه
    دوره آموزش بالینی از مقاطع حساس و مهم برنامه ریزی آموزشی است که طی آن توانمندی های حرفه ای دانشجویان پایه ریزی می گردد. به منظور ارتقا نتایج یادگیری بالینی دانشجویان نیاز به بررسی دوره های آموزش بالینی وجود دارد. لذا در این مطالعه نظر بر آن است که وضعیت موجود دوره های آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان بررسی گردد تا با ارزشیابی وضعیت موجود در برآورد نیازها و تدوین راهبردهای لازم جهت ارتقا کیفیت آموزش بالینی موثر واقع شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش توصیفی - مقطعی است که در آن دوره های آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان ترم آخر مامایی از نظر شرایط ورود به دوره ها، محیط آموزش بالینی، امکانات موجود، مربیان، نحوه ارزشیابی دانشجویان توسط مربیان و دیدگاه کلی دانشجویان نسبت به دوره ها مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. نمونه پژوهش برابر با جامعه پژوهش به تعداد 42 نفر بوده است که به روش سرشماری انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در پژوهش حاضر اکثریت دانشجویان معتقد بودند که آشنایی با قوانین، مقررات و رویه ها، برنامه ریزی برای هر دوره، آشنایی با استانداردهای اخلاقی رویه ها قبل از آغاز دوره آموزش بالینی به دانشجویان کمک کننده می باشند. از نظر 4/71 درصد دانشجویان متناسب با توانایی آنها تغییرات مداوم در آموزش بالینی داده نشده بود. 4/71 درصد دانشجویان اعتقاد داشتند که فضای کافی (اعم از رخت کن، اتاق مطالعه، 000) جهت برآورده کردن نیازهای شخصی و حرفه ای آنها فراهم نشده بود. از دید اکثریت دانشجویان (7/85%) موردهای مختلف بیماری جهت برآورده کردن اهداف دوره آموزش بالینی وجود نداشت.50 درصد دانشجویان تعداد بیماران را برای دوره آموزش بالینی خیلی کم ارزیابی نمودند. از نظر 1/57 درصد دانشجویان وسایل و امکانات کافی جهت برآورده کردن اهداف آموزش بالینی وجود نداشت. اکثریت دانشجویان (9/42%) درجه نظارت بر عملکرد آنها را بر اساس تجارب و مهارتهای بالینی ناکافی ذکر نمودند. و در نهایت، 9/42 درصد دانشجویان دوره آموزش بالینی را «دوره ای که بخوبی سپری شد»، 6/28 درصد آنها «تجربه بسیار مثبت» و 4/21 درصد آنها «هدر دادن وقت» توصیف نمودند.
    بحث و نتیجه گیری
    بر اساس نتایج پژوهش برخی از ابعاد آموزش بالینی از سطح خوب، برخی از سطح متوسط و برخی از سطح بد برخوردار بوده است. لذا تقویت جنبه های مثبت همچنین اصلاح نقائص می تواند گامی موثر در راستای ارتقا کیفیت آموزش بالینی باشد.
    کلیدواژگان: آموزش بالینی، دانشجویان، مامایی
  • آزاد رحمانی، اکرم قهرمانیان صفحه 25
    مقدمه
    رعایت استقلال بیماران یکی از ستون های اصلی اخلاق پزشکی بوده و یکی از ابعاد مهم رعایت استقلال فراهم نمودن اطلاعات درمانی لازم برای بیماران می باشد. بنابراین، همه پرستاران باید به منظور رعایت استقلال بیماران خود اطلاعات لازم را در طی مراقبت های پرستاری برای آنان فراهم نمایند. هدف این مطالعه مقایسه دیدگاه پرستاران و بیماران در مورد میزان اطلاعات فراهم شده برای بیماران در طی مراقبت های پرستاری می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی مقایسه ای 89 پرستار شاغل در سه بیمارستان درمانی واقع در شهرهای مراغه و بناب و 187 بیمار بستری در بخش های داخلی- جراحی این سه بیمارستان شرکت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای که دیدگاه پرستاران و بیماران را در مورد میزان اطلاعات داده شده به بیماران در طی مراقبت های پرستاری می سنجید استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون من ویتنی انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین نمره پرستاران در مورد میزان اطلاعات داده شده به بیماران 34/0 ±88/2 بود و میانگین نمره بیماران در این مورد 36/0±01/2 بود. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بین دیدگاه پرستاران و بیماران در این زمینه تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0 = P) و پرستاران بیشتر از بیماران خود معتقدند که اطلاعات درمانی را در اختیار بیماران خود قرار می دهند.
    بحث و نتیجه گیری
    این پژوهش نشان داد که بیماران مورد بررسی از میزان اطلاعات درمانی که پرستاران در اختیار آنها قرار می دهند رضایت ندارند. این مسئله نشان دهنده ضرورت توجه بیشتر پرستاران به اطلاع رسانی کافی به بیماران به منظور احترام به حقوق آنان می باشد.
    کلیدواژگان: اخلاق، استعداد فردی، اطلاعات سلامت مصرف کننده، پرستاری
  • مهناز جبراییلی، جمیله ملکوتی صفحه 31
    مقدمه
    رفتاری که کودک از خود نشان می دهد انعکاسی از خودپنداری اوست که تحت تاثیر ارتباط کودک با دیگران و درک کودک از واکنش آنها قرار می گیرد در واقع کودکان خودپنداری و عزت نفس را از مشاهده واکنش دیگران و درک از توانائی های خود بدست می آورند. کودکان مبتلا به بیماری مزمن، درد، عدم تحرک ناشی از بیماری و بستری شدن در بیمارستان را تجربه می کنند که باعث از دست دادن اعتماد به نفس و شکل گیری تصویر ذهنی منفی در کودک می شود. برخی بیماری های مزمن می توانند تهدیدهای ویژه و خاصی برای کودکان محسوب گردند در واقع نوع بیماری که کودک به آن مبتلا است می تواند بر خودپنداری کودک تاثیر بگذارد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه، یک مطالعه توصیفی - مقطعی است که نمونه های آن را 73 کودک دبستانی مبتلا به بیماری صرع و آسم تشکیل می دهد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه خودپنداری بک بوده که از طریق پرسش از کودک پرشده است. از آمار توصیفی و استنباطی نیز جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 83 درصد کودکان مبتلا به آسم و 51 درصد کودکان مبتلا به صرع خودپنداری مثبت و 49 درصد کودکان مبتلا به صرع خودپنداری منفی داشتندکه 59 درصد آنها سن بین 9-8 سال داشتند و 55 درصد آنها دختر بودند. آزمون آماری نشان داد که بین نوع بیماری و خودپنداری ارتباط معنی داری وجود داشت (008/0P=).
    بحث و نتیجه گیری
    از آنجایی که خودپنداری کودک تحت تاثیر اطرافیان بویژه خانواده می باشد لذا مراقبین بهداشت مدارس بایستی از طریق آموزش به والدین، معلمین و دانش آموزان آگاهی آنان را در مورد بیماری صرع و برخورد صحیح و مناسب با آنها ارتقا دهند تا این کودکان از حمایت خانوادگی و اجتماعی مناسب بهره مند شوند و کودک به طرف خود پنداری مثبت سوق داده شود.
    کلیدواژگان: خودپنداری، صرع، آسم
  • مهناز شهنازی، فرناز صدری مهر، فریبا اسمعیلی صفحه 38
    مقدمه
    افسردگی شایعترین اختلال روانی و از مسایل مهم سلامتی در دنیا بوده و بقدری شایع است که آن را افسردگی روان می نامند. این اختلال در نوجوانان سبب انزوای اجتماعی، افت تحصیلی، سوء مصرف مواد، عقب ماندگی روانی - حرکتی، اختلالات خواب، احساس گناه، دزدی و دست زدن به خودکشی برای نوجوانان فراهم می آورد. تغییرات بدنی دوره نوجوانی باعث تزلزل روحی نوجوان شده و وی را بیشتر مستعد افسردگی می کند.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر یک بررسی توصیفی - مقطعی است که به منظور تعیین افسردگی در دانش آموزان نوجوان دختر شهر تبریز انجام گرفت. افسردگی با استفاده از ابزار سنجش افسردگی مرکز مطالعات اپیدمیولوژی افسردگی کودکان سنجیده شد. جامعه پژوهش، دانش آموزان دختر 12- 18 ساله مدارس شهر تبریز بودند. تعداد نمونه برابر 364 نفرکه با روش خوشه ایتصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمونهای آماری کای دو استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج این بررسی نشان داد که ضریب افسردگی 82/75 درصد دانش آموزان بالای 15 بود که نشانگر سطوح قابل ملاحظه نشانه های افسردگی در دانش آموزان دختر می باشد. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که بین مقطع تحصیلی، وضعیت تحصیلی، فعالیت های غیر درسی، تحصیلات پدر و مادر، شغل پدر، رضایت از برخورد والدین، سابقه تنبیه و بروز حادثه در 6 ماه گذشته با نمرات افسردگی نوجوانان ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج می توان دریافت که افسردگی اختلال شایعی در میاندانش آموزان می باشد و بسیاری از عوامل فردی و اجتماعی و در بروز آن نقش دارند. بنابراین، نتایج حاصل بیانگر ضرورت توجه والدین، پرسنل مدارس مسؤلین بهداشتی، آموزشی و پرستاران به افسردگی نوجوانان و عوامل مستعد کننده بوده و آموزش به والدین، اعضای خانواده، مسؤولین مدرسه، معلم ها و کارکنان مراکز مراقبت های بهداشتی در مورد علایم و تشخیص بروز زود هنگام افسردگی نقش مهمی دارند تا اقدامات لازم به موقع جهت کاهش بروز افسردگی و درمان آن به عمل آید.
    کلیدواژگان: افسردگی، نوجوان، دانش آموزان
  • شیرین حسن پور، سهیلابانی صفحه 46
    مقدمه
    علوم پزشکی در خدمت به مردم و تامین و حفظ سلامت جامعه نقش والایی دارند و هر گونه نقص در آموزش علوم پزشکی از جمله مامایی تاثیر مستقیم بر فراگیری دانشجویان و در نهایت سلامت خانواده و جامعه دارد. با توجه به این که نظرسنجی از کارورزان و کارآموزان در ارتباط با فرآیند آموزش بالینی روش مرسوم و شناخته شده ای است که موجب می شود نظرات آنان در برنامه ریزی جهت ارتقای کیفیت آموزش لحاظ شود، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان یادگیری مهارت های بالینی مامایی از دیدگاه دانشجویان ترم آخرکارشناسی مامایی دانشکده پرستاری و مامایی تبریز انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک بررسی توصیفی بود که در دانشکده پرستاری و مامایی تبریز انجام شد. نمونه های مورد پژوهش 44 نفر دانشجوی ترم آخر کارشناسی مامایی بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای متشکل از ده قسمت در راستای اهداف ویژه پژوهش بود که در رابطه با میزان یادگیری مهارت های بالینی مامایی در دروس تخصصی اصول و فنون پرستاری و مامایی، بارداری و زایمان، بیماری های زنان، نوزادان، بیماری های داخلی و جراحی، بهداشت مادر و کودک، پزشکی قانونی و بیماری های کودکان تحت مقیاس 5 درجه ای لیکرت از دانشجویان نظرخواهی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشانگر آن بود که میزان یادگیری مهارت های بالینی مامایی از دیدگاه اکثر دانشجویان (36/61 %) در حد مطلوب می باشد. واحد بالینی اصول و فنون پرستاری و مامایی بالاترین نمره یادگیری و واحد بالینی بیماری های کودکان پایین ترین نمره یادگیری را از دیدگاه دانشجویان به خود اختصاص داد. بررسی های آماری هیچ گونه ارتباط معنی داری بین میزان یادگیری دانشجویان و مشخصات فردی و اجتماعی آنان نشان نداد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر نشانگر میزان یادگیری مهارت های بالینی مامایی در واحدهای درسی تخصصی از دیدگاه دانشجویان می باشد. نتایج پژوهش حاضر می تواند مسؤولین امر را در جهت برنامه ریزی های لازم در رابطه با ارتقای کیفیت آموزش بالینی دروسی که میزان یادگیری آنها از دیدگاه دانشجویان در سطح پایین گزارش شده است یاری نماید.
    کلیدواژگان: مهارت های بالینی، یادگیری، مامایی